وقت سخن، نترس بگو آنچه گفتنی است
شمشیر روز معرکه زشت است در نیام
سعدی
مرد، دور و بر ما مثل ملخ بسیار است
بیم قحط است ازین گونه فراوانیها
حسین جنتی
فرنگیس :... من با رئیس شهربانی هم شخصا آشنا هستم و یقین دارم که اگر از او چنین خواهشی بکنم ،حتما جواب رد نخواهد داد. او را از پاریس می شناسم ...
استاد ماکان:او هم یکی از کسانی است که فریفته چشم های تو شده؟
فرنگیس: من سراغ ندارم که کسی فریفته چشم های من شده باشد.
استاد ماکان: اما من سراغ دارم.
چشمهایش
(با تلخیص)
بزرگ علوی
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من از او جانی ستانم جاودان
او ز من دلقی ستاند رنگ رنگ
مولوی
چو رسی به طور سینا ارنی مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب لن ترانی
سعدی
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و مگذر
تو صدای دوست بشنو نه جواب لن ترانی
حافظ
"ارنی" کسی بگوید که تو را ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه تری چه لن ترانی
مولانا
سحر آمدم به کویت که ببینمت نهانی
"ارنی" نگفته، گفتی دو هزار "لنترانی"
منسوب به: مرحوم حضرت علامه طباطبایی رحمه الله علیه
به کمال عجز گفتم : که به لب رسید جانم
به غرور و ناز گفتی : تو مگر هنوز هستی؟!
همچنین التفات کنید:
به چشم کم مبین در نامهء اعمال ما زاهد
که میبارد از این ابر سیه، باران رحمتها
غنی کشمیری
برو ای عقل، مگو عشق چنان کرد و چنین
پادشاه است و بر او چون و چرایی نرسد
شاه نعمت الله ولی
و ماء الکرم للرجل الکریم
و للارض من کاس الکرام نصیب
ضرب المثل
به ابیات زیر التفات کنید :
بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
شربنا و اهرقنا علی الارض جرعة
و للارض من کاس الکرام نصیب
ناشناس
به ابیات زیر التفات کنید :
بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
للارض من کاس الکرام نصیب (بیتی دیگر)
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
حضرتِ حافظِ جان
به ابیات زیر التفات کنید :
للارض من کاس الکرام نصیب (بیتی دیگر)
بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی
بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
حضرتِ حافظِ جان
* در برخی نسخ آورده اند که "بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز" که آن طور که این کمترین در می یابد ، تصرف بسیار نابجایی ست ؛ زیرا به هیچ روی تطابق معنایی ندارد . جای گلاب در گلابدان است و جای شراب در جام! در این باب به ابیات زیر التفات کنید :
للارض من کاس الکرام نصیب (بیتی دیگر)
بر اساس آیینی کهن, باده نوشان پس از نوشیدن شراب جرعه ای نیز بر خاک می فشانده اند تا روان درگذشتگان آنان نیز از آن شادمانی بهره ای ببرد!
بحمدالله که بازم دیدن رویت میسر شد
ز خورشید جمالت دیده ی بختم منور شد